شب کویر...
شب کویر!این موجود زیبا و آسمانی که مردم شهر نمیشناسند. آنچه می شناسند شب دیگری است،شبی است که از بامداد آغاز میشود.شب کویر به وصف نمی آید.
آرامش شب که بیدرنگ با غروب فرا می رسد-آرامشی که در شهر از نیمه شب،درهم ریخته وشکسته،میاید و پریشان ونا پایدار- روز زشت وبیرحم و گدازان و خفه کویر میمیرد و نسیم سرد و دل انگیز غروب آغاز شب را خبر میدهد.
شبهای تابسنان دوزخی کویر شبهای خیال پرور بهشت است.مهتابش سرد و باز ومهربان است
و لبخند نوازشگر خدا.
+ نوشته شده در جمعه هجدهم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 2:24 توسط یه نفر
|