جستاری در القاب حضرت عباس (ع)

در منابع بسیاری، کنیه حضرت عباس(ع) را ابوالفضل بر شمرده‏اند که در بین کنیه‏های ایشان، ابوالفضل (= ابوفاضل، ابوالفضائل) مشهورترین است اما دیگر کنیه‏های او یا غیر مشهور هستند و یا این که پس از واقعه کربلا حضرت را بدان خوانده‏اند.

● کنیه‏های حضرت عباس (ع)

در فرهنگ عربی به آن دسته از نام‏هایی که با پیشوند اَبْ (در مردان) و اُمّ (در زنان) همراه باشد، کنیه می‏گویند. سنت گذاشتن نامی در قالب کنیه برای افراد در میان قبایل عرب، گونه‏ای بزرگداشت و تجلیل نسبت به فرد به شمار می‏آید.(۱)
در اسلام نیز توجه زیادی به آن شده است غزالی می‏نویسد: «رسول خدا(ص) اصحاب خود را از روی احترام برای به دست آوردن دل‏هایشان به کنیه صدا می‏زند و آنهایی که کنیه نداشتند، کنیه‏ای برایشان انتخاب می‏فرمود و سپس آنها را بدان می‏خواند. مردم نیز از آن پس، فرد مذکور را به همان کنیه می‏خواندند. حتی آنان که فرزندی نداشتند تا کنیه‏ای داشته باشند کنیه‏ای می‏نهاد. پیامبر اکرم(ص) رسم داشت حتی برای کودکان نیز کنیه انتخاب می‏نمود و آنان را مثلاً ابا فلان صدا می‏زد تا دل کودکان را نیز به دست آورد».(۲) در اینجا کنیه‏های حضرت عباس(ع) بر شمرده می‏شود:
۱) ابوالفضل‏

در منابع بسیاری، کنیه حضرت عباس(ع) را ابوالفضل بر شمرده‏اند (۳) که در بین کنیه‏های ایشان، ابوالفضل (= ابوفاضل، ابوالفضائل) مشهورترین است اما دیگر کنیه‏های او یا غیر مشهور هستند

ادامه نوشته

زندگی نامه یزید کافر


یزید پسر معاویه (زاده ۲۵ (قمری) / ۶۴۵ (میلادی) درگذشته ۶۴ (قمری) / ۶۸۳ (میلادی) در دمشق) ششمین خلیفه مسلمانان (برخی از مسلمین خلافت او را نامشروع می‌دانند) و دومین خلیفه دودمان اموی بود.
یزید در سال ۶۰ پس از مرگ پدرش به قدرت رسید و در مدت چهار سال حکومت بر سرزمین‌های اسلامی جنگ‌های خونباری را با مخالفین خود ترتیب داد.
رسیدن به خلافت

یزید پس از مرگ معاویه در نیمه دوم رجب سال ۶۰ اعلام خلافت کرد و در نامه‌ای به ولید بن عتبه حاکم مدینه از او خواست که از حسین بن علی، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر برای او بیعت بگیرد. اجرای خواست یزید با موانع زیادی روبرو شد و اعلام خلافت او اعتراضات بسیاری در بین مسلمانان شکل گرفت. علاوه بر این سه تن تعداد دیگری از جمله عبدالرحمن بن ابی بکر، اصحاب پیغمبر، خوارج و شیعیان عراق خلافت موروثی را خلاف سنت پیغمبر و سیرهٔ خلفای راشدین می‌دانستند.
حسین بن علی اعلام کرد که خلافت یزید بر خلاف اسلام و قرارنامهٔ صلح برادرش حسن است و از بیعت با یزید سر باز زد. عبدالله بن عمر گفت که اگر قرار بود خلافت از پدر به پسر برسد من الآن پس از پدرم خلیفه بودم و بدین ترتیب ادعای خلافت هم کرد. عبدالله بن زبیر در مکه از اطاعت از یزید سرباز زد و به دعوت علیه حکومت یزید پرداخت. در میان همهٔ مخالفان یزید، فقط برای دفع قیام حسین بن علی و عبدالله بن زبیر به خشونت گرایید.
معاویه در واقع اولین «سلسله پادشاهی» را در اسلام بنا نهاد و برای تحکیم موقعیت پسر خود در زمان حیات خود از مردم و اطرافیان خود برای یزید به اجبار بیعت می‌گرفت. یاد آوری می‌شود طبق معاهده صلحی که معاویه با حسن پسر علی بسته بود وی حق امیر المومنین نامیدن خود و انتخاب جانشین را نداشت.
مخالفت با حکومت یزید

ادامه نوشته

روز شمار...

 


روز شمار فاجعه ی کربلا

          روز دوم محرم

 * در اين روز امام وارد سرزمين کربلا شدند.

* حرّ بن يزيد رياح; طي نامه عبيدالله بن زياد را از ورود امام به کربلا مطلع ساخت.

* امام حسين ( ع ) فرزندان و برادران وآهل بيت خود را جمع كرد و  بعد نظري برآنها انداخته گريست و گفت : خدايا ما عترت پيامبر تو محمد ( صلي  الله عليه وآله ) هستيم ، مارا ازحرم جدمان راندند ، وبني اميه درحق ما جفا  روا داشتند .
خدايا حق مارا از ستمگران بستان وما را بر بيدادگران پيروز گردان . ام كلثوم ( عليها السلام ) به امام حسين ( ع ) گفت : اي برادر احساس عجيبي دراين وادي دارم واندوه هولناكي بردل من سايه افكنده است. امام   حسين ( عليه السلام ) خواهر را تسلي داد .
 * امام حسين( ع ) پس ازورود به كربلا به اصحاب خود فرمود :  مردم ، بندگان دنيا هستند و دين را همانند چيزي كه طعم ومزه داشته باشد . مي انگارند و تا مزه آن را برزبان خود احساس مي كنند آن رانگاه مي دارند وهنگاميكه بناي آزمايش باشد تعداد ينداران اندك مي شود .

عزاداری در...

عزاداري از د يد گاه فقهاي شيعه و سني

الف) عزاداري در نگاه علماي اهل‌سنت
براي تبيين نظر فقهاي اهل‌سنت در مورد عزاداري، به نقل از سه كتاب مهم فقهي، الفتاوي الهنديه معروف به فتاوي العالمگيري و غياثيه بسنده مي‌كنيم. در فتاوي الهنديه چنين آمدهاست: «ويكره النوح و الصياح و شق الجيوب في الجنازه و منزل الميت فأمّا البكاء من غير رفع الصوت فلا بأس و الصبر افضل»؛(1) در تشييع جنازه و در منزل ميت نوحه، گريه، شيون و پاره كردن گريبان مكروه است امّا گريه بدون فرياد اشكالي ندارد؛ ولي صبر و شكيبايي بهتر است.  در جاي ديگر مي‌نويسد: «امّا النوح العالي فلا يجوز و البكاء مع رقة القلب لا بأس به و يكره للرجال تسويد الثياب و تمزيقها للتعذية و لا بأس بالتسويد للنساء و امّا تسويد الخدود و الايدي و شق الجيوب و خدش الوجوه و نشر الشعور و نشر التراب علي الرؤس و الضرب علي الفخذو الصدر و ايفاء النار علي القبور فمن رسوم الجاهلية و الباطل و الغرور»؛(2) گريه و نوحة بلند روا نيست، امّا گريه‌اي كه از سوز قلب باشد، مانعي ندارد. لباس سياه براي مردان مكروه است ولي براي خانم‌ها اشكالي ندارد. سياه كردن گونه‌ها و دست‌ها، پاره كردن گريبان، زخمي كردن صورت، پريشان كردن موي، ريختن خاك بر سر، زدن بر سينه و ران و روشن كردن آتش بر سر قبرها، از رسومات دوران جاهليت بوده و باطل است.
در فتاوي غياثيه آمده است: «يكره النوح و الصياح لنهي النبي ـ صلي الله عليه و آله ـ و البكاء لابأس به كما روي ان النبي ـ صلي الله عليه و آله ـ بكي ابنه ابراهيم»؛(3) شيون، زاري و فرياد زدن مكروه است و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ از آن جلوگيري فرموده است امّا گريه اشكالي ندارد زيرا روايت است كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در مرگ فرزندش ابراهيم گريست

ادامه نوشته

روز شمار...

سال ۴۱ هجرى قمرى; صلح ‏نامه    معاويه با امام حسن(ع) پيمان صلح منعقد ميکند .                                                                                                                                         
در متن پيمان صلح موارد زير مقرر گرديد:
1- معاويه طبق دستور قرآن و سيره پيامبر (ص) رفتار كند.
2- بعد از معاويه خلافت به امام حسن(ع) يا امام حسين(ع) برسد.
3- اهانت و سب اميرالمؤمنين (ع) ممنوع شود.
4-بيت المال مسلمين زيرنظر امام حسن(ع) مصرف شود.

5- معاويه متعهد مى شود كه مردم و شيعيان شام و عراق و حجاز در امان باشند.
معاويه
كه هيچگاه قصد اجراى مفاد صلح‏نامه را نداشته است از همان ابتداء كليه مفاد قرارداد را بجز بند دو نقض ميكند و با برنامه ‏ريزى بلندمدت جهت نقض اين بند نيز اقدام ميكند .

 

سا ل ۵۶ هجرى قمرى-  ولايتعهدى يزيد

بر خلاف مفاد قرارداد، معاويه فرزند خود يزيد را به ولايت‏عهدى خويش برگزيد و از مردم با زور و فشار براى وى بيعت گرفت.
در تمام ۱۵ سال گذشته اهانت و سب اميرالمؤمنين (ع) نيز نه تنها منع نشد بلكه تا دوران عمربن عبدالعزيز(سال 99هـ.ق) ادامه يافت، و همواره كينه و دشمنى او با شيعيان ادامه داشت و به قتل عام شيعيان مى پرداخت.
زيادبن سميه كه روزى در صف ياران امام علي(ع) قرار داشت، در زمان خلافت معاويه حاكم و فرمانرواى كوفه و بصره شد و چون شيعيان را مى شناخت آنها را به دستور معاويه مورد تعقيب قرار داد و به شهادت رساند، به طورى كه احدى از شخصيت هاى معروف شيعه در عراق باقى نماند.
البته خود معاويه به خوبى مى دانست كه عملى شدن اين كار، مشكلات و موانع فراوانى دارد. راز دشوارى هاى اين كار را بايد از يك سو، شخصيت منفى و تبه كار يزيد دانست، چرا كه يزيد جوانى لاابالى، فاسق، هرزه، بى بندوبار، آلوده و در يك كلام، بى دين بود و افكار عمومى، به ويژه صحابه و مسلمانان برجسته اى كه هنوز در قيد حيات بودند و روش و منش رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را به ياد داشتند، به سادگى پذيراى چنين شخصى به عنوان خليفه مسلمانان نبودند. از سوى ديگر، بنا بر يكى از بندهاى صلح نامه، خلافت بعد از معاويه از آنِ حسن بن على(عليه السلام) و اگر براى ايشان اتفاقى افتاد، از آنِ حسين بن على(عليه السلام) بود و معاويه حق نداشت كسى را به عنوان جانشين بعد از خود، انتخاب كند،3 از اين رو تا امام مجتبى(عليه السلام) در قيد حيات بود،
ادامه نوشته

عبدالله ابن زبیر...

عبدالله ابن زبیر  کیست؟

نگاهی به شخصیت عبدالله ابن زبیر که مختار در مکه با او بیعت کرد.

عبدالله ابن زبیر صحابی و پسر صحابی است. مادرش اسماء ذات النطاقین دختر ابوبکر بود. از بزرگان قریش و از صحابه پیغمبر، از مدعیانخلافت در زمان بنی امیه و از دشمنان امیرالمومنین علی علیه السلام و .... وی ازقبیله بنی اسد و پدرش زبیر بن عوام که از صحابه پیغمبر اسلام بود در سال دوم از هجرت در شهر مدینه متولد شد، او را اولین مولود مسلمان در مدینه می*دانند. ،پدربزرگش (مادری): ابوبکر، خلیفه اول، خاله اش: عایشه (دختر ابوبکر)،مادر بزرگ (پدری اش): صفیه دختر عبدالمطلب

نقش سیاسی عبدالله در زمان عثمان
عبدالله از کسانی است که در اغلب حوادث دورۀ خلافت عثمان بن عفان حضور داشته و از جملۀ افرادی است که از جانب عثمان مأمور به نسخه برداری از قرآن شد و در فتح افریقیه در شمال آفریقا شرکت داشت. و در جنگهای سال 30 هـ ق در فتح طبرستان و ایران شمالیهمراه "سعید بن عاص" بود. وی در جریان محاصرۀ خانه عثمان همراه فرزندان علی (ع) یعنی امام حسن و امام حسین (ع) و محمدبن طلحه و گروهی از بنی*هاشم مانع تعرض شورشیان به عثمان شد.

دشمنی با علی و اهل بیت (ع)
دشمن سختی برای علی علیه السلام بود و نسبت به آن حضرت جسارت و اسائه ادب می نمود. در سخنرانی اش، به آن حضرت دشنام می داد و او را با جملات رکیک خطاب می کرد. البته علی بن ابیطالب علیه السلام در همان جنگ او را اسیر کرد ولی او را آزاد کرد و فرمود: از اینجا برو تا ترا نبینم. او در دورانی که خود را خلیفه مسلمین می خواند، چهل جمعه صلوات بر پیغمبر و آل او را در خطبه خود نیاورد و می گفت: بدین سبب نمی گویم که کسانی بدین جمله مباهات نکنند مقصودش آل علی علیه السلام بود.

ادامه نوشته

آیا امام حسین(ع) پس از شهادت حضرت مسلم از وضع کوفه آگاه نشد؟ اگر مطّلع شد، چرابرنگشت؟

حضرت امام حسین (ع)بعد از شهادت مسلم بن عقیل از وضع کوفه آگاه شدند، ولی برنگشتند. هدف اساسی آن بزرگوار امر به معروف ونهی از منکر و قیام علیه دستگاه جبار بود، که فسق و فجور آن آشکار بود و در عین حال مدّعی جانشینی رسول خدا بود.حضرت حرکت کرده بود تا به دنیا بفهماند که یزید و امثال او لیاقت و شایستگی خلافت را ندارند. او، برای اصلاح امور جامعه اسلامی و از بین بردن بدعت‌ها و زنده کردن سنت‌ها قیام کرد.(1)
امام بر خود واجب می دانست علیه دستگاه قیام کند، هر چند منتهی به شهادت او شود. امام (ع)می دانست تاخود و یاران و خاندانش حتی بچة شیرخوارة او شربت شهادت ننوشند، اسلام پا برجا نخواهد ماند و خدا ورسول و دین و آثار آن از بین خواهند رفت .

ادامه نوشته

خداوند عزوجل به حضرت موسي علیه السلام وحي فرمود:

اي موسي ،سفارش مرا درباره ی 4 چيز خوب بخاطر بسپار :

اول: تا وقتي كه گناهانت بخشيده نشده و مورد آمرزش قرار نگرفته اي ، به عيب ديگران نپرداز.
دوم : تا زماني كه گنجها و خزانه های من تمام نشده ، براي رزق و روزيت غمناك و ناراحت نباش .
سوم : تا موقعي كه سلطنت و پادشاهي من از دست نرفته و زايل نشده ، بجز من به ديگري اميد نداشته باش .
چهارم : تا هنگامي كه مُرده شيطان را نديده ای ، از مكرش ايمن و آسوده خاطر نباش . 

 

 

رنج از دیدگاه...

رنج در ديدگاه اندیشمندان
کار دلخواه برگزين تا رنج نبيني . کنفوسيوس
رنج هست، مرگ هست، اندوه جدايي هست،
اما آرامش نيز هست، شادي هست، رقص هست،
خدا هست.
زندگي، همچون رودي بزرگ، جاودانه روان است.
زندگي همچون رودي بزرگ كه به دريا مي رود،
دامان خدا را مي جويد .
خورشيد هنوز طلوع ميكند
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آويخته است :
بهار مدام مي خرامد و دامن سبزش را بر زمين مي كشد :
امواج دريا، آواز مي خوانند،
بر ميخيزند و خود را در آغوش ساحل گم ميكنند.
گل ها باز مي شوند و جلوه مي كنند و مي روند .
نيستي نيست .
هستي هست .
پايان نيست.
راه هست.
تولد هر كودك، نشان آن است كه :
خدا هنوز از انسان نااميد نشده است . رابنيندرانات تاگور
از بزرگان تنها رنجهاست که باقي مي ماند . فردوسي خردمند
رنج منتهي به گنج را کسي خريدار نيست . فردوسي خردمند
سختي هاي بزرگ به آدمي نيرويي دو چندان مي بخشد . ارد بزرگ
مستمند کسي است ، که دشواري و سختي نديده باشد . ارد بزرگ
دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشي . فردوسي خردمند



پیشاپیش فرا رسیدن ماه محرم ماه عزادلران حسینی تسلیت باد